شبنمِ چَشم

صبح ، از شبنمِ چَشمان تو من دانستم

که باز دیشب، دلتنگی به سراغِ دل ِتو آمده بود ،
وقتی همه ی شهر در خواب بودند
تمامِ جورِ دل و بیداد ِهجرتِ یار
بینوا چَشم ،تنها به دوش کشیده بود!

مجتبی دادوند
۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *