نامه ی شماره بیست و هفتم به جانان دل من !
جانان دل من تنها آن زمان میتوانستم محکم فریاد زنم که نگاهت پناهم بود و نفسهایت باورم. بعد از آن شب که صبح فردایش برای بودنت کنار من ، شانه ی عشق خالی کرد،از رمق افتاده ام و دگر هیچ چیز در این سرزمین با من عادلانه و مهربان نشد، همراه این روزگار من شده […]
نامه ی شماره بیست و شش به جانان دل من !
جانان دل من ، من و تو صاحبان رازهای خروشان و مشترکِ جانکاه دفن شده در قلب های يکديگریم، همان رازهایی که توان گریز را از ما ربوده است و همچون صدایی پیوسته در گوش دل ما تا روزگار زنده است، خواهد ماند ، خواهدخواند و هرگز خاموش نخواهد شد، من و تو وارثان یگانه […]
صدای نَفَس هایش
صدای نَفَس هایش داستان امروز زندگی من است، گوش میکنم،میشمارم،دقت میکنم،دنبال میکنم، نفس زدن های مضطرب، خس خس های خشن، سرفه های ناموزون، لرزش های پُر از صدا و مُقطع، قُل قُل نفس ها از انتهای جان…… عمیق ؟کوتاه ؟پشت سرهم؟ هر نفس چند سوال …. هردَم یک امید، هر بازدم یک آرزو ….. نَفَس […]
چشمانش
چشمانش صدا داشت، چشمانش دریا داشت، چشمانش نفس می کشید ، چشمانش با من قدم میزد، چشمانش اقاقی های سفید داشت، اما چشمانش دور بود ، دور در زمان، دور از لمسِ دست زمان دیدارِ چشمانش وزن داشت بر جان من ،سنگینِ سنگين، چون سنگینی برف نشسته بر تَرکه یی نحیف در دورترین شاخه ی […]
نامه ی شماره بیست و پنج به جانانِ دلِ من
جانانِ دلِ من گفتی من میروم ،زمان میگذرد و همه چیزخوب و آرام میشود، من باور کردم، تو رفتی و زمان هم گذشت، باران آمد، آفتاب تابید ، برف بارید و باد وزید، اماحالِ ما خوب نشد. شاید نباید حرفت را باور میکردم، یا اینکه باید حداقل به اندازهی یک بار خاستنِ دوباره، در خود […]
اينجا زمین است!
نهان کن ,آن آشکارِ صادق چشمانت را! سربسته نگه دار آن مِهر جوشان و طغیانگرِ طوفانِ دلت را! نگاه کن ،اینجا زمین است، شُبهه و ترفند حکمرانی می کند! ناگهان هوس عشق آلود زود گذر ، دست می آویزد در مسافت غفلت باورِ بیدار به فراسوی نگاه عریان شده ات تا که حریصانه نوازش کند […]
نامه ی شماره ی بیست و چهار به جانان دل من !
جانان دل من باور کن هر زمان که دلی می شکند ،ستاره ی همزادش هم در آسمان می شکند، تِکه میشود و جدا ، راهی میشود ، رها و سرگردان زمان، عاصی و دنباله گرد چرا، مُدام می اُفتد و می اُفتد! کجا ستاره ی دنباله دارِ مضطربی را ديده یی که اوج بگیرد؟ سقوط […]