جانان دل من ،
من متولد شده ام با تو
از قلبی پر از رازهای مسکوت
از پاهای خسته از دویدن
از دستهای رنجور از نرسیدن
از چشمهای خیس از ندیدن
از بسیار حرفهای فرو خورده
من متولد شده ام با تو از هزاران پایان ،
من بازگشته ام با تو به این دنیا ،به این زندگی،
چگونه بعد از این همه رویش
از من میخواهی که فراموشت کنم ؟
مجتبی دادوند
آبان ماه ۱۴۰۲
آلمان