نهان کن ,آن آشکارِ صادق چشمانت را!
سربسته نگه دار آن مِهر جوشان و طغیانگرِ طوفانِ دلت را!
نگاه کن ،اینجا زمین است، شُبهه و ترفند حکمرانی می کند!
ناگهان هوس عشق آلود زود گذر ،
دست می آویزد در مسافت غفلت باورِ بیدار
به فراسوی نگاه عریان شده ات
تا که حریصانه نوازش کند گیسوان نوشاد مهیای هزاران خاطره را،
بی آنکه تو عشقی امن رابر جان و دل تا ابد احساس کنی!
نهان کن,
به یاد بسپار، اینجا زمین است ،
آدمیت چند صباحی است که اینجا گُم شده است.
مجتبی_دادوند
بهمن ۱۴۰۲